مقالات حول مباحث الألفاظ (کتاب)«مقالات حول مباحث الالفاظ»، از جمله تالیفات ارزشمند علامه محقق،آیت الله حاج سید علی موسوی بهبهانی، به زبان عربی است که در آن، مطالب مهمی از بحث الفاظ را به رشته تحریر درآورده است. ۱ - ساختارکتابکتاب، مشتمل بر یک مقدمه و پنج مقصد است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - مقدمهدر مقدمه، چهارده مبحث مطرح شده است؛ مباحثی از قبیل فن مستقل نبودن اصول فقه، متصف شدن لفظ به کلیت و جزئیت به اعتبار معنایش،وضع، دلالت و.. [۱]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۱.
۲.۲ - مقاصددر مقصد اول، مبحث اوامر و در مقصد دوم، مبحث نواهی و در مقصد سوم، مبحث مفاهیم و در مقصد چهارم، مبحث عام و خاص و در مقصد پنجم، مبحث مطلق و مقید مطرح شده است. [۲]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۶۳.
[۳]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۱۲۵.
[۴]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۱۵۰.
[۵]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۱۶۰.
۳ - دلالت الفاظبه عنوان نمونه بحث دلالت الفاظ است که، به صورت قریب به اتفاق در همه کتابهای اصولی، به صورت گستردهای در باره آن بحث شده است و هریک از اصولیین در این زمینه رای و نظر خود را بیان نموده است. آیتالله حاج سید علی آقا بهبهانی بعد از تعریف معنای دلالت مبنی بر اینکه اگر نسبت به امری علم پیدا کردیم،ذهن به فهمیدن مطلب دیگری کشیده شود، راجع به این موضوع این گونه می نویسد: دلالت بر دو گونه است: ۱. ذاتی؛ ۲. وضعی. [۶]
مقالات حول مباحث الالفاظ، موسوی بهبهانی، علی، ص۱۸.
اگر دلالت ذاتی، از راه نظر و تعقل حاصل شود، به آن دلالت عقلی گفته میشود و در غیر این صورت به آن دلالت طبعی اطلاق میگردد، بنابراین دلالت بر سه قسم است: عقلی، طبعی و وضعی. علت نام گذاری دو دلالت عقلی و طبعی به این نام، بدین علت است که هر دو حاسه عاقله و طبع توانایی ادراک امور ذاتی را بالاستقلال دارا میباشند و این، بر خلاف دلالت جعلی (وضعی) است که ادراک آن نیاز به تعلیم و تعلم دارد. نویسنده، در ادامه، میافزاید: لازم به ذکر است که دلالت وضعیه لفظیه، تابع اراده متکلم میباشد، چرا که دلالت یک لفظ بر یک معنی، فرع وجود علیت بین طرفین یا اشتراک آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت «انیه» و «لمیه» و دلیل، در دلیل «انی» و «لمی» منحصر گردیده است و مجرد وضع یک لفظ برای یک معنا، نه باعث میشود که موضوع، علت برای موضوع له باشد و نه معلول آن و نه مشترک با آن در علت، پس به تنهایی موجب علم و دلالت نمیگردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن میشود و علیت، فقط بین لفظ موضوع صادر شده از متکلم عارف به وضع، در مقام افاده و بین مراد وی ثابت میباشد؛ چون در این صورت، لفظ، از اراده متکلم منبعث میگردد؛ به گونه انبعاث معلول از علت خویش، پس با آن لفظ، بر اراده متکلم استدلال میشود؛ به گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متکلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت میکند اگر گوینده، معصوم یا مطلب بدیهی و متکلم صادق باشد؛ چون در این صورت، بین واقع و مراد متکلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اولیه لفظ، مراد گوینده و ضمیر وی است... ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه
|